نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:




موزیک و سایر امکانات





عشقولانه؟

با سلام

این وبلاگ برای کسایی هست که عاشق هستند و به عشق اعتقاد دارند هستش.

هر کسی ، عکسی.مطلبی.شعری و.......

داره بهم خبر بده تا قرارش بدم تو وبلاگ.

نظر هم بدین.


[+] نوشته شده توسط عشقولانه در 16:0 | |







اولین روز

 

اولین روز بارانی را به خاطر داری؟

غافلگیر شدیم چتر نداشتیم خندیدیم دویدیم وبه شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم.
دومین روز بارانی چطور؟پیش بینی اش را کرده بودی چتر آورده بودی و من غافلگیر شدم سعی می کردی من خیس نشوم و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود.

و سومین روز چطور؟گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد. وچند روز پیش را چطور؟به خاطر داری؟که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم...فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم تنها برو..


[+] نوشته شده توسط عشقولانه در 10:17 | |







هرکجا بروی،مرا خواهی دید

تسبیح به دست میگیرم

چشمام را میبندم

یکی از دونه های تسبیح رو انتخاب میکنم

شروع میکنم به زمزمه کردن

"دوستم داره...دوستم نداره....دوستم داره...دوستم نداره..."!!



وقتی میگویی "ما"

عاشقانه ایست که میتواند به اندازه ی یک دیوان معنی داشته باشد!

همان "ما"یی که از یکی شدن "تو" و "او" ست ...



دست بـــــ ِ سر مـے کنمـــــ ثانیــه ـها را ؛

دلمـــــــــــ ـــــــ ـــ ..

یکــــ اتفــاق ِ ناخوانده مـے خواهــد ..



رقيب من:

بهشت چشماش مال تو،من تو نگاش گُر میگیرم

تو مهربونی شو میخوای،من واسه اخمهاش میمیرم



در بين شلوغيه دنيا فقط تو را ميخوام

خودت را از من نگير ...



اگـه چـشـمـات مـ ـنـو مـیـخـواسـت

تـو نـگـاه تـ ـو مـیـمـُردم . . .

اگـه دسـتـات مـال ِ مـ ـن بـود

جـون بـه دسـتـات مـیـسـپـردم . . .



 نمیگذاشتم به آسانی دلم را ببری،

اگر میدانستم بعد از تو زندگی چقدر دل میخواهد؟!



كنار ميز چوبي هميشگي مينشينم

جاي خالي ات همانند قهوه اي تلخ

به رخ ميكشد نبودنت را...



در دلم آرزوي آمدنت مي مي ميرد

رفته اي اينك، اما آيا باز برمي گردي؟

چه تمناي محالي دارم

خنده ام مي گيرد ...



تمام "امن يجيب" هاي دلم را

گره زده ام به كلماتت

و روانه آسمان كرده ام

خاتون، خوب، خواب و خاطره !
 
من مطمئنم خدا تو را براي دلم نگه مي دارد





از تـ ُ چـهـ پنهــانـ

گــاهۓ برایـم آنقـدر خواستنـۓ مۓ شوۓ

کـ شـروع مۓ کنم

بـ شمــارش تکـ تکـ ثانیـهـ

براۓ یکـ بار دیگـر رسیـدن

بـ بوۓ تنتــ ...

هرکجا بروی،

مرا خواهی دید.

یک شب،
 
...

تمامِ شهر را دیوانه وار

با خیال تْ قدم زده اَم.




خواب هایت را با که شریک میشوی

اما هنوز

شـریک تمام بیخوابی های من تـویی !!


[+] نوشته شده توسط عشقولانه در 10:11 | |



صفحه قبل 1 صفحه بعد